Saturday, May 13, 2006


نمي خوام درباره ي ريز وقايعي كه چند روز پيش توي دانشكده مون يعني دانشكده ي علوم اجتماعي دانشگاه تهران اتفاق افتاد بنويسم - چون زفير در اين مورد مفصل نوشته و اگه تونستيد حتما بخونيدش – فقط مي خوام توجه شما رو به اين نكته جلب كنم كه چطور اين اتفاقات به خوبي وضعيت خلويي* دانشكده ي ما رو كه اون همه ادعا داره نشون ميده . خصوصا كادر اساتيد و رياست دانشكده . اساتيدي كه هميشه سر كلاس از ما ايراد مي گيرن كه سرمون رو بيخودي به انديشه هاي غربي وارداتي گرم كرديم واز تفكر و تحليل درباره ي وضعيت موجود جامعه ي خودمون و مسايل اجتماعي اش غافل شديم . دم خودشون گرم كه حتي نه تنها به مسايلي كه داره بيخ گوش خودشون توي دانشكده اتفاق ميفته كوچكترين توجهي ندارن بلكه به صورت بسيار بي شرمانه و محافظه كارانه اي عملا براي آرام كردن اعتراضات به حق دانشجوها و تثبيت وضعيت موجود اقدام مي كنن . اون از مدعي جريان اصلاحات كه نه خودش اونطرف ها ديده شد ونه حتي عكس العملي در قبال اتفاقات نشون داد . اون هم از روشنفكر لاييك كه خداي تئوري جامعه شناسي توي ايران شده . صد رحمت به جمشيديها كه مياد وسط دانشكده و يقه ميگيره . لااقل آدم ديگه ازش انتظاري نداره . ولي امثال اباذري هستن كه اينجوري از پشت خنجر ميزنن .
خب حالا يه مقدار از حرفاي احساسي و عقده خالي كن بيايم بيرون .
امروز سر كلاس جامعه شناسي انقلاب دكتر معيد فر – توجه كنيد ايشون آدم كمي نيستن رييس انجمن جامعه شناسي ايران وهمون شخصي كه زماني كه درهاي دانشكده رو به علت شلوغ پلوغي بسته بودن به عنوان مسئول كنترل عبور و مرور !!! كنار در ايستاده بود و از شناسايي بچه هاي بدبخت دانشكده كه پشت در مونده بودن امتناع مي كرد - داشت تئوري انقلاب جانسون رو توضيح ميداد كه ذهن من باز به وقايع اخير دانشكده پر كشيد .
جانسون ميگه وقتي زمينه ي بروز انقلاب فراهم ميشه در شرايط خاصي قواي حاكم مي تونه جلوي وقوع اون رو بگيره . اگه توان اعمال زور و قوه ي قهريه ي كافي داشته باشه و بتونه به طور موقت آشوب ها و در گيري ها رو كنترل كنه و همزمان سعي در ايجاد تغييراتي داشته باشه كه تعادل از دست رفته ي نظام رو برگردونه ميتونه از وقوع تغييرات اساسي تر جلوگيري كنه . كه البته مثالش در جهان خارج وجود داره واونهم انقلاب الجزايره . در مورد شورش !؟! ما هم همين اتفاق افتاد اول ما رو تحت كنترل درآوردن و بعد يه مشت وعده وعيد دادن كه نبايد گولمون بزنه . بيچاره جانسون يادش نبوده نقش كسايي مثل اباذري رو در تئوريش لحاظ كنه !

* خلا كه مي دونين چيه ؟ خلو شيرازيشه

گزارش روز آنلاين از ماجرا

2 comments:

tanha said...

سلام دوست عزیز
حتما. باعث افتخاره
من هم می تونم به شما لینک بدم؟

Anonymous said...

سلام احتمالن اون خلویی خیلی بجاست.
من با اینکه اباذری رو به دلایلی می خواستم بیشتر بشناسم و تا حدی هم تحسینش می کردم اون روز که توی روز صحبتاشو خوندم دوست داشتم هونجا بودم و به همون زبون شیرازی بهش میگفتم:
میره آقای دکتر !