Sunday, December 18, 2005

یه بوس کوچولو

نمی دونم چرا تازگی ها همه ی پست هام یا راجع به همایش و تجمعه یا فیلم هایی که اینجا واونجا دیدم . الانم می خوام در مورد یک بوس کوچولو ساخته ی بهمن فرمان آرا بنویسم . حوصله ندارم بشینم مفصل نقدش کنم هر چند که ارزشش رو هم نداره فقط میخواستم بگم برید این فیلم رو ببینید تا بفهمید که آدم تا چه حد می تونه فیلمش رو محلی برای شعار دادن ، بیرون ریختن کینه ها و عقده های شخصی اش بکنه . داشتم وسط فیلم بالا میاوردم بس که توش شعارهای ناسیونالیستی و اخلاقی بود وبسکه آدم های فیلم به همدیگه مزخرف تحویل می دادند . اصولا خیلی از اتفاقا ، دیالوگ ها وشخصیت ها هیچ کارکردی نداشتند و هیچ کمکی به پیشبرد داستان ، شخصیت پردازی وسایر چیزهایی که این جور چیز ها برای اونا خلق می شن نمی کردن. خلاصه از من به شما نصیحت که سعی نکنید هی از خودتون سوال کنید که واسه چی؟ تنها دلیلی که میشد برای اونها پیدا کرد این بود که کار گردان می خواسته فقط عقایدش روبه بیننده تحمیل کنه بدون اینکه به خودش زحمت بده حداقل برای اینکار اول فیلم خوبی بسازه . حالا این عقاید چی بود ؟ بدها : کسانی که وطنشون رو ترک میکنن ، حس ناسیو نالیستی ندارن (در یک کلام خائن ها) ، زن و بچه شونو ول می کنن و میرن خارج ( حتی اگه بچه دار شدن خواست خودشون نبوده باشه و قبلش به زنشون گفته باشن اگه بچه دار شدیم مسئولیتش با خودته ) ، به دنیا دل می بندن ، میرن کنار دریا و ویسکی می خورن .اینها کسایین که به خاطر گناهایی که کردن از مرگ می ترسن و دودستی به زندگی چسبیدن . خوب ها : کسایی که علیرغم محدودیت ها و مشکلات وطنشون را ترک نمی کنن ، بالا سر خونواده شون هستند ، کارایی که در بالا گفتم رو انجام نمی دن ومرگشون مثل یه بوس کوچولوئه . همه ی اینا در صورتیه که شخصیت سعدی از شخصیت ابراهیم گلستان کپی برداری نشده باشه که اگه اینجوری باشه که فرمان آرا واقعا باید بره بمیره . زفیر هم در این مورد مطلب نوشته ولینک های خوبی داده

No comments: